
چه زمانی اول به دنیا بگو (ملقب به شما) که من پوست اضافی دارم خماری ضعیفی داشتم.
در آن زمان من تازه یاد می گرفتم که آن را همان طور که هست بپذیرم. و حالا می فهمم که بخشی از بدن من است و دیگر آن را “به علاوه” نمی دانم، زیرا فقط پوست من است.
این پوستی است که در پایین ترین پست ها و بالاترین ها با من بوده است. این یادآوری است که از کجا آمدهاید و در مدت کوتاهی چقدر رشد کردهاید و تغییر کردهاید.
فکر میکنم پوستم بزرگترین درس دوستداشتنی من بود، زیرا مجبورم کرد به خودم نگاه کنم و با خودم بنشینم و در شرایط ناخوشایند استراحت کنم.
بنابراین به جای مبارزه با آن (همانطور که سال ها انجام داده ام) در نهایت تصمیم گرفتم آن را در آغوش بگیرم. فهمیدم که این قسمتی از بدن من است مثل ۱۰ انگشت و ۱۰ انگشت پا و هیچ شرمنده ای به آنها نمی دهم. بدون هیچ قضاوتی به انگشتان دست و پاهایم اجازه میدهم همان چیزی باشند که هستند. چرا پوست من (یا هر قسمت از بدنم) باید متفاوت باشد؟
این روزها، من هر اینچ از عشق و قدردانی پوستم را تقدیم میکنم – و از آن برای پوشاندن هر انحنای بدن فعلیام تشکر میکنم. یادم می آید اولین باری که برهنه جلوی یک آینه تمام قد ایستادم و شروع کردم به نشان دادن عشق به هر قسمت از بدنم – و اینکه بگویم سخت بود، دست کم گرفتم. تقریباً غیرقابل تحمل بود، وقتی ناراحتی ام را فشار می دادم، اشک سرازیر شد. نیازی به گفتن نیست که این عمل کاتالیزور اصلی در تغییر دیدگاه من نسبت به بدن و پوستم بوده است. زیرا نمی توان همزمان از چیزی متنفر بود و عاشق آن بود. پس دومی را انتخاب کنید.
اگرچه من حاضر نیستم همه چیز را برای دنیا بگیرم – اینجا من عاشق هستم.
کار بعدی چیه…
-
هر سوالی؟ در زیر نظر بدهید
-
به کتابخانه رایگان ما دسترسی پیدا کنید پر از دستور العمل های سالم و خوشمزه، برنامه های غذایی، چالش ها، دوره های درخواستی، راهنماهای آنلاین، و کتاب های کاری که زندگی شما را تغییر می دهد! کلیک اینجا برای رسیدن به!
-
بیا به من بپیوند گروه فیسبوک ارواح آزاد و سالم و دسترسی به محتوای اختصاصی و دوره های آموزشی. بیایید در تماس باشیم!
-
آیا به حمایت بیشتری نیاز دارید؟ کتاب تماس رایگان شما برای استراتژی سالم و سرگرم کننده امروز!
