مطالعه آنها برای درک اینکه چگونه ویژگیهای روانآزاری میتواند نتایج موفقیتآمیزی را داشته باشد، تولید میکند و آیا جذابیت (کاریزما) ارتباطی با نتایجی است که به دست میآید، یا خیر؟
این مطالعه چند هدف ویژه را دنبال میکرد که شامل این موارد بود:
۱. مشخص کردنِ مشخصهی دقیق موفقیت برای کسانی که لتهای روانآزاری دارند.
۲. درک اینکه چرا تعداد زیادی از افراد روانآزار از دیگران به عنوان افرادی جذابیت یا کاریزما توصیف میشوند.
۳. و ارزیابی ارتباط بینهای روانآزاری و موفقیتهای بیشتر در زندگی.
محققان برای انجام این تحقیق از ویژگی های شخصیتی، رفتارها و موفقیت های زندگی را در ۳۱۵ مورد ارزیابی و رتبه بندی کردند. آنها بین جذابیت یا کاریزما و روانآزاری ارتباط مثبتی کردند. آنها هر چه امتیاز را در ویژگیهای روانآزاری افزایش میدهند، آنها هنریتر و جذابتر میشوند. محققان همچنین دریافتند این افراد بیشتر تمایل داشتند برای موفقیتهای بیشتر با سیستم همکاری کنند.
ولش توضیح میدهد: «افراد با ویژگیهای روانآزاری که دارای جذابیت و کاریزما بودند، در کنار آمدن با سیستم و پرهیز از تنبیه شدن به دلیل رفتارهای بد (خیانت به شریک عاطفی، دروغ گفتن، سوءاستفاده از امتیازهای شغلی یا فعالیتهای جنایی) بودند. از آنهایی که امتیاز پایینتری در این ویژگیها کسب کردهاند، بیشتر بودند.»
برطبق وِلش، کاریزما و جذابیت با استفادههای بینفردی مثل اقناعکردن، مهارتهای اجتماعی، اعتمادبهنفس و نفوذ مرتبط است. از این رو، افراد به دلیل ذهنیتهایی که دارند، میتوانند دیگران را راحتتر کنند، ذهن آنها را دستکاری میکنند یا از آنها بهرهمند میشوند.
بااینحال، این پژوهش نشان داد که همهی روانآزار تمام مؤلفههای کاریزماتیک را نشان نمیدادند. برای مثال، در تحقیق خود از دو مورد مقایسهگیریِ کاریزما استفاده کرد: یکی از رهبریها را میگرفت و دیگری را که کاریزما را در شکلهای عمومی، کلی و روزمرهای انجام میداد.
آنها بودند که روانآزاری با کاریزمای و رهبری نفوذ بر دیگران مرتبط بود، اما ارتباطی با دوستی و همراهی با دیگران یا احساس راحتی به آنها نداشتند. این نشان میدهد که افراد روانآزار جذابیتِ تصنعی میدهند. روانآزارهای جذاب و کاریزماتیک، ممکن است، بااعتمادبهنفس، اقناعکننده و جذاب به نظر برسند، اما لزوماً مهربان یا گرم گرم.
ولش برای افرادی که با روانآزارهای جذاب روابط نزدیکی دارند، چند توصیه هشداردهنده و احتیاطی دارد:
او میگوید: «مکن است که به دلیل جذابیت، اعتماد بهنفس و نترس بودنِ آنها دوست داشته باشند که در اطرافشان باشند. اما، کسانی که نزدیکی با افراد روانآزار دارند، در خطر بهرهبرداری و سوء استفاده از قرار گرفتن، دروغ شنیدن، مورد خیانت واقعشدن و دستکاری ذهنی قرار دارند یا ممکن است که فرد روانآزار آنها را به محض محقق شدن هدف یا کسالت رها کند.»
ولش میگوید این نکته را در مورد افراد روانآزار در محیط کار نیز صدق میکند. آنها ممکن است که دلربا و فریبنده باشند، اما همچنین میتواند مرتباً از امتیازهای شغلی سوء استفاده کند، سیاستهای شرکتها را نقض کنند، از دیگران سوءاستفاده کنند یا آنها را آزاردهنده یا حتی از سازمان دزدی کنند، آنها بدون دستگیری یا تنبیه انظباتی میشوند. .